کد مطلب:276935 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

خطبه لؤلؤه امیرالمؤمنین
مرحوم علی بن محمد خراز قمی در كتاب «كفایة الاثر» از علقمة بن قیس روایت كرده است كه وی گفت: امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد كوفه بالای منبر برای ما خطبه ی (لؤلؤه) را ایراد نمود و از جمله، در آخر آن خطبه چنین فرمود:

آگاه باشید كه بزودی من از میان شما می روم و به عالم غیب رهسپار می گردم شما بعد از من منتظر فتنه ی امویان و سلطنتی مانند سلطنت پادشاهان ایران، و همچنین از بین بردن چیزی كه خداوند آنرا زنده نموده، و زنده كردن چیزی كه خداوند آن را از میان برد (یعنی بدعت و بدبینی)، باشید.

پس در گوشه ی خانه های خود قرار گیرید (و اگر می توانید) آتش درخت (غضا) را لای دندان بگذارید [1] و خدا را بسیار یاد كنید كه اگر بدانید، یاد خدا از همه چیز بزرگتر است.



[ صفحه 278]



آنگاه فرمود: شهری در بین دجله و دجیل و فرات، ساخته می شود كه آن را «زوراء» می گویند. پس هرگاه آن شهر را دیدید كه با گچ و آجر ساخته شد و با طلا و نقره و لاجورد و مرمر و رخام و درهائی از چوب عاج و آبنوس و خیمه ها و قبه ها و پرده ها (یا پناهگاهها) تزیین گردید، و انواع درختان ساج و عرعر و صنوبر (و سایر درختان) سر به فلك كشیده در هر طرف آن دیده ها را خیره ساخت، و به انواع قصرها و كاخهای گوناگون استحكام یافت و بیست و چهار نفر از پادشاهان «بنی شیصبان» [2] كه عبارت باشند از:

سفاح، مقلاص، جموح، خدوع، مظفر، مؤنث، نظار، كبش، مهتور، عثار، مصطلم، مستصعب، علام، رهبانی، خلیع، سیار، مترف، كدید، اكتب، مسرف، اكلب، و سیم، و صیلام و عینوق، یكی پس از دیگری در آنجا سلطنت كردند، [3] و سپس «قبه خاكی رنگ در بیابان سرخ بنا گردید، آنگاه پشت سر آن قائم بحق همچون ماه نورانی بین ستارگان درخشان در میان سرزمینهای عالم و قاره های بزرگ جهان نقاب از چهره ی خود برمی دارد».

«ألا و ان لخروجه علامات عشرة، أولها طلوع الكوكب ذی الذنب، و یقارب من الحادی و یقع فیه هرج و مرج و شغب، و تلك علامات الخصب. و من العلامة الی العلامة عجب فاذا انقضت العلامات العشرة اذ ذاك یظهر القمر الأزهر و تمت كلمة الاخلاص لله علی التوحید».

آگاه باشید كه برای آمدن آن حضرت ده علامت است، نخستین آن علامتها طلوع ستاره ی دنباله دار است كه به ستاره ی حادی نزدیك می شود. و در آن موقع هرج و مرج و شرارت روی می دهد، و اینها نشانه های گشایش و نزدیكی فرج است و از هر علامتی تا پیدایش علامت دیگر شگفتیهایی است. وقتی علامات ده گانه تمام شد در آن وقت ماه تابان ظاهر می گردد و كلمه ی اخلاص (لا اله الا الله) كه دلیل بر توحید و یگانگی خداست كامل می شود. [4] .



[ صفحه 279]




[1] اين جمله كنايه از حفظ زبان از خطر است.

[2] شيصبان از اسامي شيطان است و مراد از آن بني عباس مي باشد.

[3] بايد توجه داشت كه اسامي نامبرده اشاره به صفات هر يك از خلفاء بني العباسي است و براي تطبيق اين صفات با هر يك از آنها نياز به احاطه ي كامل تاريخ دارد و مرحوم علامه ي مجلسي اعلي الله مقامه در بحارالانوار ج 41 ص 323 مفصلا اين مطلب را حلاجي فرموده است. به آنجا رجوع شود.

[4] كفايةالاثر ص 213 الي 219 طبع قم 1401 هجري- و بحارالانوار ج 52 ص 267 حديث 155 و ج 36 ص 254 حديث 255 و ج 41 ص 318.